امروزه در بسیاری از جوامع، افراد تصور میکنند که باید نسلهای جوانتر را برای سازگاری با محیطهای متفاوت و به سرعت در حال تغییر کنونی آماده کنند. قبلاً، دانش مهارتهای سخت، مانند کسب انواع درجات یا گواهی نامهها، ضامن دست یابی به شغل بود. امروزه، اگرچه مهارتهای سخت همچنان مهم هستند، اما داشتن آنها به تنهایی کافی نیست. به همین دلیل، مهارتهای نرم مانند توانایی برقراری ارتباط، مشارکت در کارهای گروهی و توجه به مدیریت زمان نیز ضروری هستند. در مدارسی که به اینگونه مهارتها اهمیت داده نمیشود، دانش آموزان راه شاد بودن و کسب موفقیت در زندگی را یاد نخواهند گرفت.
در این متن نمیتوان به طور عمیق به مفاهیمی مانند مهارتهای نرم و هوش هیجانی پرداخت، اما میتوان گفت که در جامعه امروزی، برخورداری از مهارتهای بین فردی مانند همدلی، گوش دادن، تصمیم گیری، تفکر انتقادی ، تفکر خلاق ، حل مساله ، فعالیت گروهی و دیگر مهارتها بیش از گذشته مورد نیاز بوده و بایستی در برنامه درسی مدارس، توجه ویژهای به آنها شود.
نوشته شده توسط خانم جلیلی – معلم پایه چهارم
مزایای یادگیری مبتنی بر بازی چیست؟
1- ایجاد انگیزه
میتوان گفت اگر دانش آموزان همواره از انگیزه برخوردار باشند، معلمان هم دیگر مشکلی نخواهند داشت. انگیزه، کلید تدریس درست و به جریان افتادن روند یادگیری در کلاس درس است. به همین دلیل، یادگیری مبتنی بر بازی، بسیار مؤثر است، زیرا بازیها به طور طبیعی، در افراد انگیزه ایجاد کرده و آنها را درگیر میکند. به علاوه، بازیها، شرایطی را فراهم میکنند که میتوان آن را «فاصله گرفتن از آموزش سنتی» توصیف کرد. همچنین بازیها امکان همکاری گروهی در میان دانش آموزان را به وجود میآورند که همین مساله، سطح انگیزه را در کلاس درس افزایش میدهد. معلمان میتوانند درباره نوع فعالیت گروهی تصمیم بگیرند و با حضور فعال و تسهیلگر و هدایتگر خود سطح استرس را در میان دانش آموزان کاهش دهند.
نکته مهم دیگر این که باید بازیها را بر اساس سن دانش آموزان بسازیم و در آموزشها بگنجانیم. مثلاً، اگر بازی در نظر گرفته شده برای نوجوانان بسیار بچه گانه باشد، در بیشتر مواقع انگیزه خود را از دست خواهند داد. به منظور جلوگیری از بروز این وضعیت، معلم بایستی بازیها را متناسب با مخاطب آن آماده کند و محتوایی را در این بازی بگنجاند که برای دانش آموز مهم باشد. معلمها نباید هیچ گاه از به کار بردن بازی برای آموزش بترسند، در عوض باید به خاطر داشته باشند که همه میتوانند در هر سنی بازی کنند.
2- امکان مشارکت دانش آموزان
بازی کردن میتواند دانش آموزان را به چالش بکشد و آنها را وادار کند که از منطقه امن خود خارج شوند. به این دلیل، گاهی اوقات، برخی از دانش آموزان تمایلی به ایفای برخی از نقشها ندارند. در این صورت، معلم نباید کسانی که نمیخواهند بازی کنند را به این کار وادار کند. خوشبختانه، یادگیری مبتنی بر بازی، چه به صورت پیچیده یا ساده، از بخشها و شخصیتهای مختلفی ساخته شده است؛ به عبارت دیگر هیچ محدودیتی برای خلق این نوع بازیکنان و نوع مشارکت مورد نیاز وجود ندارد. معلمان میتوانند نقشهای مختلفی را به دانش آموزان بدهند؛ مثلاً دانش آموزی با ایفای نقش بازرس، احترام به قوانین بازی توسط همه افراد را بررسی کند. یا دانش آموزی دیگر از فعالیتهای صورت گرفته در کلاس فیلم بگیرد. دانش آموز دیگری در نقش گزارشگر ظاهر شده و نتایج را جمع آوری و یا نحوه تکامل بازی را شرح دهد یا یکی دیگر از آنها در نقش سازنده عمل کند و بازی را بسازد. مزیت این کار این است که نقشها و وظایف قابل تفکیک از یکدیگر بوده و میتوان تمامی دانش آموزان را در آنها شرکت داد.
3- دانش آموز محور بودن
بازیها، به طور طبیعی دانش آموز محور هستند و آنها باید در آماده کردن بازی مشارکت داده شوند. در صورتی که امکان شرکت دانش آموزان فراهم شده و به این کار علاقه مند شوند، آنها نیز بیشتر از این که به انجام فعالیتهای متعارف تمایل داشته باشند، میل به انجام وظایف محوله خواهند داشت. معمولاً، وقتی معلمان اهداف و قوانینی را تعیین میکنند، بیشتر دانش آموزان، بدون نیاز به توضیح اضافه، کار را انجام میدهند و معلمها نیز بر کارشان نظارت کرده و به آنها کمک میکنند.
4- امکان تفکر انتقادی و تصمیم گیری
این دو مهارتهایی هستند که دانش آموزان میتوانند تمرین کرده و یاد بگیرند، به ویژه وقتی نقشی را ایفا میکنند. زمانی که در برخی محیطها، ایفای نقش شخصیتی خاص به دانش آموزان محول میشود، آنها نیز باید در لحظه تصمیم بگیرند که برای رسیدن به هدف مورد نظر چه کاری انجام دهند.
5- فعالیت گروهی همیارانه
پی بردن به این که چرا بازی برای انجام کارهای تیمی و گروهی بسیار مناسب است، کار سختی نیست. اتحاد یعنی قدرت و وقتی افراد با هم بازی میکنند، همه آنها برنده یا بازنده محسوب میشوند.
6- تفکر خلاق و پرورش خلاقیت
روش آموزش مبتنی بر بازی و بازیها، ابزارهایی مؤثر هستند که به کمک آنها میتوان به افزایش خلاقیت دانش آموزان کمک کرد، به ویژه اگر این دانش آموزان در ساخت بازی شرکت داده شوند. تصور و خیال هیچ حد و مرزی ندارد. معلمان میتوانند فرصت رشد خلاقیت را درون بازی بگنجاند و دانش آموزان با راه حلها و ایدههایی که برای یک مساله میدهند، خلاقیت را در خود پرورش دهند.